بازگشت غرورآمیز وی
-صدای سرفه این کاربر-
نگران نباشید کرونا نگرفتم. از بس که به این صفحه سر نزده ام که گرد و خاک همه جا را پر کرده.
اگر برایتان جای سوال هست که من این همه وقت که ننوشتم کجا بودم بقیه مطلب رو بخونید. اگر هم پشیزی برایتان اهمیت ندارد با خیال راحت این صفحه را ببندید و بروید که کارهای مهم زندگیتان منتظرتان نشسته اند.
تقریبا یک ماه می شود که نمی نویسم. علت آن کمی سردرگمی، کمی مشغله و کمی تنبلی است. هم آن قدر کار برای خودم درست کرده ام که کمتر سر میزدم یا بهتر است بگویم اصلا سر نمی زدم. هم نمی دانستم از چه چیزی باید در این جا برای مخاطبی که هیچ شناختی از او ندارم ولی ممکن است او من را بشناسد بنویسم. هم مقداری از نوشتن فاصله گرفته بودم و نمی توانستم احساساتم را در قالب کلمات بگنجانم. اما خبر خوش به طرفداران عزیزم این که من برگشته ام!
آکوآ اومده. چی چی آورده؟ کلی وایب مثبت برای تمام شما دنبال کننده این صفحه!
اگر این بشود مقدمه حال برویم سراغ ذی المقدمه -برای اولین بار از کلمه ذی المقدمه استفاده می کند-
برای شروع بهتر است از اینجا بگویم که اگر کمی و فقط کمی من را میشناختید باید بگویم چیزی می خواهم بگویم که شاید دیگر نیازی به هزینه های گزاف لیزر نباشد.
دو هفته گذشته که پیش خانم صاد رفته بودم از این تست های شخصیت دادم. داشت برایم از نتیجه تست ها میگفت که رسید به میزان برون گرایی و درون گرایی. وی اذعان داشت: شما میانه گرا هستید با گرایش به...
همین جا بود که آکوآ مثل قاشق نشسته پرید وسط حرف خانم صاد و با اعتماد به نفس و صدای بلند گفت: درون گرا
در همین حین خانم صاد افزود: نه عزیزم. برون گرا.
خب اگر من را میشناختید بروید با پول های لیزرتان عشق و حال کنید که مجانی حساب شد.
یعنی من، یکی از ساکت ترین و خجالتی ترین دخترها که وقتی استرس داشت یا عصبانی میشد یا می ترسید گونه هایش سرخ میشد و اصلا نمی توانست احساسات خود را بروز دهد چگونه به این جا رسیده بود که بیشتر برون گرا شده بود؟ زندگی با من چه کردی؟
این تغییر برای خودم هم مشهود است. نمی دانم این ها ربطی به این بحث دارد یا نه اما دیگر نمی توانم در خانه بنشینم. دوست دارم اکثر ساعاتم را در خارج از خانه باشم. دوست دارم کلی و کلی و کلی انسان جدید بشناسم. دیگر حرف زدن با آدم ها برایم سخت که نیست هیچ بلکه برایش اشتیاق هم دارم. حس می کنم باید به مقدار زیادی به تعداد دوستانم اضافه کنم. باید همه انسان ها، مکان ها، غذا ها را تجربه کنم. (تجربه انسان ها را به معنای مثبت آن در نظر بگیرید خواهشا :)
باشد. الان بچه میاید پایین فقط کمی دیگر بنویسم مزاحم وقت گرانبهایتان نمی شوم.
این گوشه ای از تغییرات این کاربر بود که با شما به اشتراک گذاشت. برای دیدن باقی تغییرات با ما همراه باشید.
روز بر شما خوش.
- ۶ نظر
- ۰۷ آبان ۰۰ ، ۱۳:۲۸