این که دیگه مثل قبل نیستم خوشحالم میکنه.
کارایی که قبلا حالمو خوب میکرد دیگه نمیکنه
آدمایی که باهاشون حال میکردم رو ابدا نمی تونم تحمل کنم.
فقط هنوز منِ جدید رو کامل پیدا نکردم.
چند روزی بود حال نداشتم و اصلا انرژی نداشتم.
امروز سر ناهار یادم افتاد سه روزه غذای درست حسابی نخوردم.
درست حسابی که باید عرض کنم تقریبا غذا نخوردم!
انگار یادم رفته بود که غذا بخورم :)
آیا نوع تایپ من برخلاف عرف اهل بیان است؟
به بزرگواری خودتون ببخشید
ما همینیم.
هرجی باشیم از فن پیچ خواننده های کره ای بهتریم.
من هرجقدم سنم بره بالا
وقتی قرار باشه برای صبونه با دوستام برم بیرون
خر کیف میشم
میگن به مو میرسه ولی خدا نخواد پاره نمیشه
خدایا من الان به مو رسیدم
خواب خواب میاره
نوشتن نوشتن
ننوشتن هم ننوشتن
روزی صد بار میگم کاش GOT و Friends رو ندیده بودم
که میتونستم از اول ببینم
عجیبه
چند روزه ننوشتم گفتم میام الان دهنتونو صاف میکنم ولی خوشبختانه نطقم کور شده.
هنوز جای امتحانا درد میکنه بعد کلاسا شروع شده
این زمستون چیه هم پوستمون از خشکی ترک میخوره
هم ناخونامون تپ و تپ میشکنه
هم سرده
برفم که نمیاد
هوام آلوده است.