عوض اون دوران بروسلی وارم الان فقط نشسته ام و به در نگاه می کنم. دریچه آه می کشد.
یک ماه مونده به امتحانات من باید خیلی استرس داشته باشم و غمگین باشم ولی خیلی شاد هستم!
یه دوره ای بود تو زندگیم که صبح ساعت 6 پا می شدم، ورزش می کردم، صبحانه ورزشکاری میزدم بعد درس میخوندم، پادکست گوش می دادم یا آهنگ موتیوشنال، عصر یه قهوه می خوردم، کلاس عکاسی شرکت می کردم. وقتی هم هوا تاریک میشد 5 قسمت گات می دیدم تا شب. شب باز پادکست گوش می دادم یا می رفتم تو یوتوب ویدیو های مفید می دیدم. شب هم قبل خواب یه لیوان شیر می خوردم.
مرحوم بروسلی این طوری زندگی نمی کرد :)
واقعا چه کسی فکرش را می کرد که در قرن 21 افراد با نشستن جلوی دوربین و جاسازی میکروفون در حلقشان و جا کردن یک همبرگر درسته در دهان گشادشان پول دربیاورند؟
یه آدم درست تو یه جای نادرست
گل در میاره از شن و خاک و رس
ببینید کی برای اولین بار ارائه داشت و هیچ استرسی نداشت؟ :,}
و مهم تر ببینید کی ارائه داد و رااااحت شد.
عاح این لحظه هزاران بار تقدیم بر تو باد.
دوستان عزیزم از من مشورت رابطه می گیرند و من اینجا نشسته ام به در نگاه می کنم و دریچه آه می کشد. واقعا مشاوری که خودش در این زمینه ریده چه طور مشورت رابطه میده. چه طووور؟
سهیل و بهرام اگه بازی شب مافیای فیلیمو رو ببینند خود را حلق آویز می کنند.
من یه پایه دیوونه بازی مثل این میخوام. به خدا عشق میکنند. یه چیزی که تو رابطه شون خیلی مشهوده و من دوست دارم اینه که خودشون رابطه شون رو ساختند.
*انقد خندیدم از چشام اشک می ریخت :)
نظام سرمایه داری خیلی برایمان تکلیف تعییین می کند و این مساله بسیار اذیت کننده است. شاید اصلا من دوست نداشته باشم در زندگیم کس خاصی بشوم. شاید برایم همین بس باشد که از لحظه لذت ببرم و طوری زندگی کنم که خدا و بنده خدا از من راضی باشند و آخرش سبک از این دنیا بروم.
شاید من بخواهم معمولی بمانم. در این صورت چه کسی را باید ببینم؟؟
از وقتی که اینستا و توییتر را بسته ایم وقتمان اضافی آمده. شاید بگویید خب الان که یک ماه مانده به امتحانات از وقت اضافیمان برای درس خواندن استفاده می کنیم. باید بگویم که خیر فرزندم. اگر سوالات امتحان را در دست راستم و پاسخ های آن را در دست چپم قرار دهید من باز هم یوتوب و اسپاتیفای را انتخاب می کنم.