تو را به خیر و ما را به سلامت
در طول دورانی که نفس می کشیم، آشنایی با افراد موثر در زندگی می تواند شبیه به برخورد دو انسان باشد. وقتی دو نفر به یکدیگر می خورند، تکه های پازل وجودشان روی زمین پخش می شود. هر چه این برخورد محکم تر باشد، تکه های پازل جدا شده بیشتر خواهد بود. من در پاییز سال 99 به تو برخوردم. اما متاسفانه این برخورد از انواع محکم آن به شمار می رفت. 6 ماه سعی کردم تمام تکه های خود را از روی زمین جمع کنم و سرجایش قرار دهم. 6 ماه برایم آب خورد تا پازلم را تکمیل کنم اما همچنان یک تکه نیست! نیست که نیست. اما من دیگر وقتی صرف پیدا کردنش نمی کنم. اگر تو برش داشتی نوش جانت. بماند پیشت اما قول بده از آن به خوبی مراقبت کنی. قول بده در جایی بگذاری که آسیب نبیند. فقط حواست باشد آن تکه مناسب جای خالی هیچ فرد دیگری نیست جز من!
خلاصه خوشحال شدیم از آشنایی با شما. سلام بنده را به مادر ابلاغ بفرمایید. ما داریم می رویم سوار قطار شویم که حاجی منتظر هستند. عزت زیاد.
- ۰۰/۰۳/۱۱