گفتی که وصلت می دهم.جام الستت می دهم.گفتم مرا درمان بده.گفتی چو رستی می دهم
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۰۸ ب.ظ
هر بار دلم لرزید و پایم خطا رفت،
هر دفعه دلم محبت کسی جز خدا را به خود دید،
از معبودم، از تنها محبوبم خواستم نگذارد کسی را به اشتباه دوست داشته باشم. خواستم نگذارد دلم در جایی که نباید بند شود. نگذارد گرفتار آدمی شوم که قسمتم نیست. هر بار خدا خواسته ام را اجابت کرد و هر دفعه هم ریشه محبت خودش در دلم قوی تر و وسیع تر شد.
اما اکنون که از گذشته سردرگم تر، نالان تر، محتاج تر و مفلوک ترم خواسته ام اجابت نمی شود. محبتش از دلم نمی رود. این علف هرز نمی گذارد ریشه عشق خدا گسترده تر از قبل شود.
پروردگارم!
از گناهی که دعایم را محبوس کرد درگذر که من به تنهایی تاب و توانایی کندن این علف هرز را ندارم.
- ۰۰/۰۳/۰۲